Dec 17, 2009

جشن کریسمس در مدرسه





نازپندار روز قبل از جشن سرماخوردگی مختصری داشت. اما خوشبختانه روز جشن حالش خوب بود فقط چون ساعت شروع جشن هشت و نیم صبح بود خیلی خواب آلود بود بیشتر بچه ها خواب آلود بودن و خمیازه کشان شعرها رو می خوندن. جشن خیلی خوب بود بچه ها نشسته بودن و سر همه شون رو با این تاجها تزیین کرده بودن. نمیدونم مثلا هاله نور (!) بود چی بود به هر حال قشنگ بود.

ناز پنداز که خیلی دوست نداره به موهاش چیزی وصل باشه اعم از گل سر،کش سر و سنجاق و غیره تنها چیزی رو که تا نیم ساعت تحمل می کنه تل هست. بنابراین وسط ماجرا تاج رو برداشت دیگه هم نذاشت خانم معلمش براش بذاره

. دخترک نشون داد که اجتماعی هست و نسبت به اینکه در مدرسه 80- 90 درصد حرفها رو متوجه نمیشه اما به خوبی داره ارتباط برقرار می کنه و از اوقات مدرسه ش لذت می بره و نسبت به جشن هالووین که دوماه قبل بود عملکرد خیلی بهتری داشت.

یه کار بامزه هم که کرد این بود که یه جا در سکوت میان دو تا آهنگ یک دفعه با صدای بلند گفت بابا چرا حرف نمیزنی؟
فیلم خیلی زیاد گرفتم اما این ویدئویی که گذاشتم رو از همه بیشتر دوست داشتم. چون نازپنداز از کل این شعر فقط کلمه آپ رو یاد گرفته با اشتیاق تمام و جلوتر از بچه های دیگه دستاشو می بره بالا و میگه آپ




Dec 12, 2009

Disney ON Ice


نمایش شخصیتهای دیزنی روی یخ
از چند روز قبل مرتب می پرسید که کی می ریم دیزنی آیس؟ من چی بپوشم؟ و دو روز قبلش ازم پرسید میشه من رژلب بزنم؟
کلی ذوق زده شدم اما به روی خودم که نیاوردم. کلا وقتی حس و حال دخترونه میگیره بیش تر لذت می برم. من هم به روی خودم نیاوردم که خیلی ذوق مرگ هستم. گفتم میدونی که برای لبات خوب نیست اگه فقط برای یه بار باشه اشکالی نداره.
به هر حال لباس مورد علاقه ش که همون لباس تولد سه سالگی اش هست رو تنش کرد و منهم براش رژلب زدم. به اتفاق آیدا و مادربزرگهای عزیز آیدای خوشگل رفتیم به دیزنی آن آیس.
فکر می کردم خیلی بیشتر از اینها ذوق کنه و خوشش بیاد اما خیلی هم هیجان زده اش نکرد.

الان منتظره تا تابستون بشه و باغ وحش بره. فکر میکنم علاقه اش به حیوانها بیشتر باشه. از آکواریوم ونکوور هم دیدن کردیم که خیلی دوست داشت. مخصوصا از نمایش دلفین ها خیلی خوشش اومد. درست مثل سفر کیش و نمایش دلفینها تا چند روز حرفشو میزد.



Aug 7, 2009

شمال

آب بازی در دریای شمال
پس از آب بازی با اخم های توهم

Apr 15, 2009

گاهی هوس میکند با لوازم آرایش مامان خودش را آرایش کند و میکند