Jun 7, 2007

اولین شیرینکاری ها

فکر می کنم دیگه وقتش شده که از اولین شیرین کاری هات اینجا بنویسم. تو الان ده ماهه هستی و خیلی کارهای با مزه می کنی. مثل رقصیدن، دست دستی، بای بای کردن، دالی بازی البته این کارها رو از چند ماه پیش شروع کردی فکر کنم سه چهار ماهی هست که با شنیدن آهنگ شروع می کنی به رقصیدن. اما خب مامان تنبل تو اینها رو ننوشت و الان یادش افتاده که باید اولین ها رو ثبت می کرد تا تو بعداً از خوندنشون لذت ببری.
شیرین ترین کاری که می کنی بوسیدنه و بیشتر هم منو ماچ می کنی. خوشبختانه ماچهای آبدار نمیکنی و این خیلی خوبه! خیلی آروم لبهاتو میذاری روی لپم. گاهی هم صدای ماچ از خودت در میاری. یه کار بامزه دیگه هم می کنی تا می شینی تو ماشین چه آهنگ باشه و چه نباشه شروع می کنی به رقصیدن این قدر که ذوق زده میشی از ددر رفتن.
تو خیلی بازیگوشی هر چه قدر از بازیگوشهات بگم کسی باور نمی کنه چون اینقدر جلوی دیگران سنگین و رنگین رفتار می کنی که هیچکس نمیتونه تصور کنه که تو راحت می تونی سه تا آدم بزرگ رو برای نگهداری ازت به کار بگیری. از مهمونی هم اصلاً خسته نمیشی و تا ساعت 12 شب همراه آدم بزرگها می تونی برقصی و آوازهای مخصوص خودت رو بخونی.
از بغل بابایی (پدربزرگ) تو بغل هیچ کس نمیری. این خیلی عجیبه چون تو اونو خیلی زیاد نمی بینی ولی به شدت بهش علاقه داری.
بعضی کلمات رو خیلی خوب ادا میکنی مثل توپ و چِش (چشم) و ددر. و اگر راجع به تو حرفی بزنیم به سرعت سرتو سمت ما می گردونی و میخندی فکر کنم خیلی زبل باشی!
دیگه برای امروزت بسه.

اینهم یک عکس که ثابت می کنه تو دائم الجنبان هستی. جای اینکه دوربینو نگاه کنی می خواستی پاتو بذاری روی اون کیسه نایلون اونطرف جدول!